هزارتوی عاشقان 22
&&&سـتارگـان تـنیس&&&
ما غذا میخوریم که زندگی کنیم اونا زندگی میکنن تا غذا بخورن

{اردو (نُریما)

-اوف مربی ترسو شدین دیگه

مرلیا:کافیه سرم درد گرفت ای خدا ما رو نجات بده از دست اینا شدن انه شرلیه پر حرف!

-وا؟انــــــــــــــه شرلی؟ایش کَک سلیقه

مرلیا:برو بینم با
رایا:دیگه کافیه مربی چیزی نگفت من میگم در ضمن نه ترسو هستم نه چیزی داریم میرسیم هرکس بیش از حد حرف بزنه موقع رسیدن67 دور دور جنگل میدوه

همه دهناشونو بستن و ساکت موندن رسیدیم.

{{رایا}}

-خب حالا اروم برید پایین 

-صبر کنیـــن چرا مثل اسب شاهی میدوین هان؟.

نُریما:عِ کاپیـــتـــــــــــــــان؟چقدر سخت میگیرید

-34 دور بدوو

نُریما:تو رو جون عمت ببخش کاپیتا

مرلی:هاهاها همون کسی که موقعی که ما میدویدیم میخندید و مسخره میکرد ،الان کارش بجای رسیده که بدویه

-مرلیا فکر نمیکنی بیش از حد حرف زدی؟هان؟بعد میگی انه شرلی پر حرف

نُریما:چیشد دهنت سرویس شد؟.

مرلی:دهنم سرویس شد دهنتو سرویس میکنم!!

نُریما:دختره ی چلغوز نسکافه

مرلیا:تو به من میگی نسکافه؟زرد چوبه ی ابی

میساکی:هوف هوف نسکافه او زرد چوبه ی ابیو

هایجین:زِله شدیم از دست اینا ایـــــــــــــــــــ خداااااااااااااااااااااا........

میساکی:فقط حرف میزنن جرو بحث میکنن فکر مارم نمیکنن سرمون درد میگیره ای خدا

-کافیه دویدنو بخشبدم خب بریم

به سمت جنگل رفتیم تا چادر بزنیم

روزاکی:خب مسئولای چادر بزنن

مرلیا:مسئول؟شما مسئول انتخاب نکردید

روزاکی:خیب میساکیو فاطی چادوراروبزنن

نُریما:وویی بی چاره ها پس من نظاره میکنم

مرلیا:هاها نظاره تو باید بری توالت تارو نصب کنی

نُریما:تو هم بهتره بری بعد از نصب کردن تمیزشون کنی

-مرلیا و نُریما برن کاج هارو جمع کنن

هردو مون:واســــــــــــه چیـــــــــــــــــی؟

-همین که گفتم واسه سر گرمی

هردوتامون:فریاد

-خب میبینم جمع کنید

میساکی:وای اونا چقــدر بد شانسن هایجی جون

هایجین:اره ولی اسممو چرا مخفف کردی؟

میساکی:خب دیگه

ایکا:خب منم امدم 

هایجین:چرا دیر کردی؟گفتی میرم مستراب میام !

ایکا:اخه میدونی معدم بکم گیرو پاچ داشت

ایچان:ای درد بگیری با این حرف زدنات

ایکا:اوف

هایجین: اره حرفایی که میزنی حال بهم زنه

ایکا:من چیـــــزی نگفتـــــــــــــمــــــــــم

میساکی:خب خب حالا ساکت

فاطی:مُردم چقدر طول کشید وای!!!

فاطی:میساکی تو اینجا چکار میکنی؟تو الان باید چادر بزنی!O_o

میساکی:میدونی زود کارارو تموم کردم

فاطی:ای خدا پس من حالا کُندم ای خدا.....

ایکا:کُنده ها همتون کُنده این(کنده چوب درخت؟؟)

ایکا:کُندههههههه هاااااااااااااا!

میساکی:پس کُنده اره؟

هایجین:خـــــــــب اره کُنده چوب درخت

فاطی:چوب درخت سیاااااااااااااااااااه اره

هایجین:خلاصه هممون به سمت ایکا به این شکل حمله ور شدیم

 

ایکا:هاها خیلی وقته که بدو نکردم

ایکا:بیاین منو بگیـــــــــــریــــــــــــــــــــد هاها

{{نُریما}}

-مُردم

مرلیا:وای

-همش بخاطر بد دهنیه تویه 

مرلیا:نبابا جون داداشت دارم از نفس میوفتم

-جون داداش خودت

مرلیا:فیلا که هر دوتامون دهنشونو سرویس کردیم حالا دخترا شدن اقای خونه

-اره دیگه ولی من دلم واس سیچی تنگ شده!

مرلیا:ای خاک به اون دل نازکت

-ایش مُردمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم کل این منطقه رو کاج فرو رفته بود جمغ کردیم

مرلیا:وای دستان دیگه جوون ندارههههِ.........

-یعنی خدا رو قسم من اگه انتقام این همه سختی رو از اون رایا نگرفتم ....نگرفتم..........جیـــــــــــــــــــــــــغ مردم

رایا:کارتون تموم شد؟ایا؟

مرلیا:اره تموم شد

_چیزی دیگه ای نمونده

رایا:خب امید وارم درس عبرتی به جای این همه پر حرفی تون گرفته باشید و

مرلیا:جیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ اون چیه نهههههههههههههههههههههههههه...................................................

خب امید وارم خوشتون اومده باشه 

میساکی بیا امید وارم کافیــــ باشههه

واسه ی قسمت بعد"50"تا نظر میخوام بدید

 

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

kimia
ساعت16:10---9 خرداد 1395
عالی بود
قسمت بعدیو کی میزاری؟؟؟؟


هایجین
ساعت18:07---14 اسفند 1394
بزار..♥
پاسخ:اجی رومینا فدائشه


هایجین
ساعت18:06---14 اسفند 1394
هرچه زودتر قسمت بعد رو......
پاسخ:شاید.......


هایجین
ساعت18:05---14 اسفند 1394
لطفا....
پاسخ:اهمین نداره


هایجین
ساعت18:05---14 اسفند 1394
خیلی خیلی خیلی خیلی معرکه بود.
پاسخ:مرسی


هایجین
ساعت17:56---14 اسفند 1394
من که خیلی کنجکاوم بدونم قسمت بعدی چی میشه.
پاسخ:کنجکاو نیستی -ِِِِِِِِِِِِِِِِِ_____-ِِِِِِِِِِِِِِِِِِ


هایجین
ساعت17:54---14 اسفند 1394
امممم.خوب بود.
پاسخ:مرسی ولی دروغ نگو


هایجین
ساعت17:54---14 اسفند 1394
من پنج تا نظر میدم.شاید کامل شد که نمیشه.
پاسخ:-------------


هایجین
ساعت17:53---14 اسفند 1394
فک نکم حالا حالا ها قسمت بعدی رو بزاری!!!
پاسخ:دیگه برام اهمین نداره


هایجین
ساعت15:09---13 اسفند 1394
قــــســمت بعد لطفا
پاسخ:فدات گلم نظرات کامل نیست


رونیکا
ساعت18:59---11 اسفند 1394
مثل همیشه عالی بود
پاسخ:ممنون عزیزم


فاطمه اایچیزن
ساعت19:10---9 اسفند 1394
ما فردا ضرب اعداد اعشاری رو میخونیم
پاسخ:اهان


هایجین
ساعت19:05---9 اسفند 1394

پاسخ:فداااااااات بخور کتککککککک


هایجین
ساعت18:57---9 اسفند 1394

پاسخ:گریه نکن اجی خب من تو رو نیزنم


هایجین
ساعت18:55---9 اسفند 1394
مـــــــــــــن.من بخوام کسی رو بزنم؟؟؟؟اونم آیکا؟؟؟؟؟
پاسخ:اره شما میزنین


هایجین
ساعت18:52---9 اسفند 1394
آجی امروز خانوم گفت بچه ها ساعت چنده؟؟؟چون ساعت کلاس ما خراب بود و عقربه هاش کنده شده بود....من گفتم خانوم عقربش کنده.خانوم با یک عصبانیتی بهم نگاه کرد.قلبم اومد تو حلقم.
پاسخ:خخخخخخخخ


هایجین
ساعت18:49---9 اسفند 1394
خـــــیلــــــی خوشـــــگل بود.عالی بود.
پاسخ:مرسی حالا هایجینم دیگه میخواد ایکارو بزنهههههههههه


هایجین
ساعت18:48---9 اسفند 1394
چرا همیشه نظرات من نصفه می یاد؟؟؟؟؟
پاسخ:خخخخخ


هایجین
ساعت18:46---9 اسفند 1394
خــــــــیــــــــــــــــلـــ ـــــــــــــــــ♥ـــــــــــ
پاسخ:چی بوگو خیلی چی؟


هایجین
ساعت18:45---9 اسفند 1394
ببخشید یکم دیر رسیدم.
پاسخ:اهان فدات
پاسخ:


فاطمه اایچیزن
ساعت18:42---9 اسفند 1394
راستی ادامه همون رمان برگرد رو تو وب میهن بلاگ ارمی میزارم دیگه برو اونجا
پاسخ:اهان باشه


فاطمه اایچیزن
ساعت18:29---9 اسفند 1394
ای تو روح هرچی اعداد اعشاریه
پاسخ: نه بابا اسونه ما الان تفریقشیم


فاطمه اایچیزن
ساعت15:26---9 اسفند 1394
جیییغ
رااایاااااااا
نوووری باز چه نقشه ای برامون داره
پاسخ:نکش جیغ نمیدونم فقط میدونم میخواد کبابمون کنه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: شنبه 8 اسفند 1394برچسب:رومینا جون,
ارسال توسط رومینا ایچیزن

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:







&&&سـتارگـان تـنیس&&&