{اردو (نُریما)
-اوف مربی ترسو شدین دیگه
مرلیا:کافیه سرم درد گرفت ای خدا ما رو نجات بده از دست اینا شدن انه شرلیه پر حرف!
-وا؟انــــــــــــــه شرلی؟ایش کَک سلیقه
مرلیا:برو بینم با
رایا:دیگه کافیه مربی چیزی نگفت من میگم در ضمن نه ترسو هستم نه چیزی داریم میرسیم هرکس بیش از حد حرف بزنه موقع رسیدن67 دور دور جنگل میدوه
همه دهناشونو بستن و ساکت موندن رسیدیم.
{{رایا}}
-خب حالا اروم برید پایین
-صبر کنیـــن چرا مثل اسب شاهی میدوین هان؟.
نُریما:عِ کاپیـــتـــــــــــــــان؟چقدر سخت میگیرید
-34 دور بدوو
نُریما:تو رو جون عمت ببخش کاپیتا
مرلی:هاهاها همون کسی که موقعی که ما میدویدیم میخندید و مسخره میکرد ،الان کارش بجای رسیده که بدویه
-مرلیا فکر نمیکنی بیش از حد حرف زدی؟هان؟بعد میگی انه شرلی پر حرف
نُریما:چیشد دهنت سرویس شد؟.
مرلی:دهنم سرویس شد دهنتو سرویس میکنم!!
نُریما:دختره ی چلغوز نسکافه
مرلیا:تو به من میگی نسکافه؟زرد چوبه ی ابی
میساکی:هوف هوف نسکافه او زرد چوبه ی ابیو
هایجین:زِله شدیم از دست اینا ایـــــــــــــــــــ خداااااااااااااااااااااا........
میساکی:فقط حرف میزنن جرو بحث میکنن فکر مارم نمیکنن سرمون درد میگیره ای خدا
-کافیه دویدنو بخشبدم خب بریم
به سمت جنگل رفتیم تا چادر بزنیم
روزاکی:خب مسئولای چادر بزنن
مرلیا:مسئول؟شما مسئول انتخاب نکردید
روزاکی:خیب میساکیو فاطی چادوراروبزنن
نُریما:وویی بی چاره ها پس من نظاره میکنم
مرلیا:هاها نظاره تو باید بری توالت تارو نصب کنی
نُریما:تو هم بهتره بری بعد از نصب کردن تمیزشون کنی
-مرلیا و نُریما برن کاج هارو جمع کنن
هردو مون:واســــــــــــه چیـــــــــــــــــی؟
-همین که گفتم واسه سر گرمی
هردوتامون:
-خب میبینم جمع کنید
میساکی:وای اونا چقــدر بد شانسن هایجی جون
هایجین:اره ولی اسممو چرا مخفف کردی؟
میساکی:خب دیگه
ایکا:خب منم امدم
هایجین:چرا دیر کردی؟گفتی میرم مستراب میام !
ایکا:اخه میدونی معدم بکم گیرو پاچ داشت
ایچان:ای درد بگیری با این حرف زدنات
ایکا:اوف
هایجین: اره حرفایی که میزنی حال بهم زنه
ایکا:من چیـــــزی نگفتـــــــــــــمــــــــــم
میساکی:خب خب حالا ساکت
فاطی:مُردم چقدر طول کشید وای!!!
فاطی:میساکی تو اینجا چکار میکنی؟تو الان باید چادر بزنی!O_o
میساکی:میدونی زود کارارو تموم کردم
فاطی:ای خدا پس من حالا کُندم ای خدا.....
ایکا:کُنده ها همتون کُنده این(کنده چوب درخت؟؟)
ایکا:کُندههههههه هاااااااااااااا!
میساکی:پس کُنده اره؟
هایجین:خـــــــــب اره کُنده چوب درخت
فاطی:چوب درخت سیاااااااااااااااااااه اره
هایجین:خلاصه هممون به سمت ایکا به این شکل حمله ور شدیم
ایکا:هاها خیلی وقته که بدو نکردم
ایکا:بیاین منو بگیـــــــــــریــــــــــــــــــــد هاها
{{نُریما}}
-مُردم
مرلیا:وای
-همش بخاطر بد دهنیه تویه
مرلیا:نبابا جون داداشت دارم از نفس میوفتم
-جون داداش خودت
مرلیا:فیلا که هر دوتامون دهنشونو سرویس کردیم حالا دخترا شدن اقای خونه
-اره دیگه ولی من دلم واس سیچی تنگ شده!
مرلیا:ای خاک به اون دل نازکت
-ایش مُردمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم کل این منطقه رو کاج فرو رفته بود جمغ کردیم
مرلیا:وای دستان دیگه جوون ندارههههِ.........
-یعنی خدا رو قسم من اگه انتقام این همه سختی رو از اون رایا نگرفتم ....نگرفتم..........جیـــــــــــــــــــــــــغ مردم
رایا:کارتون تموم شد؟ایا؟
مرلیا:اره تموم شد
_چیزی دیگه ای نمونده
رایا:خب امید وارم درس عبرتی به جای این همه پر حرفی تون گرفته باشید و
مرلیا:جیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ اون چیه نهههههههههههههههههههههههههه...................................................
خب امید وارم خوشتون اومده باشه
میساکی بیا امید وارم کافیــــ باشههه
واسه ی قسمت بعد"50"تا نظر میخوام بدید
نظرات شما عزیزان:
قسمت بعدیو کی میزاری؟؟؟؟

پاسخ:اجی رومینا فدائشه

پاسخ:شاید.......

پاسخ:اهمین نداره

پاسخ:مرسی

پاسخ:کنجکاو نیستی -ِِِِِِِِِِِِِِِِِ_____-ِِِِِِِِِِِِِِِِِِ

پاسخ:مرسی ولی دروغ نگو

پاسخ:-------------

پاسخ:دیگه برام اهمین نداره

.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:فدات گلم نظرات کامل نیست
.gif)
.gif)
پاسخ:ممنون عزیزم

پاسخ:اهان

.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:فداااااااات بخور کتککککککک

.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:گریه نکن اجی خب من تو رو نیزنم

پاسخ:اره شما میزنین

پاسخ:خخخخخخخخ

.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:مرسی حالا هایجینم دیگه میخواد ایکارو بزنهههههههههه

پاسخ:خخخخخ

پاسخ:چی بوگو خیلی چی؟

.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:اهان فدات
پاسخ:

پاسخ:اهان باشه

پاسخ: نه بابا اسونه ما الان تفریقشیم

رااایاااااااا
نوووری باز چه نقشه ای برامون داره
پاسخ:نکش جیغ نمیدونم فقط میدونم میخواد کبابمون کنه